۱) نزدیک به دو دهه از قرن بیست و یکم گذشته است. کشوری تاریخی با
فرهنگ و تاریخی طولانی، شیوه زندگی در ایران هنوز جزئی از "وقایع طبیعی"
است. در برابر آتش سوزی، خشکسالی، در برابر ریزگردها، زلزله همانند چند صد
سال پیش همچنان بی دفاع و حقیریم؛ حقارتی که به سبب عاملی است به نام
مدیریت، که خود تاثیر گرفته از رژیمی کاملا منحط و عقب گرا است.
۲)
همه تحولات ناشی از مشروطیت تا به کنون در اشکال و صور گوناگون آن تاکنون
بی نتیجه میمانند اگر تحول تازه ای از این هنگام به بعد آغاز نگردد.
۳)
با پشت سر گذاشتن دردها و مصیبتهای دهشت آور، سیاه چالهای دهشتزای چهار
دهه اخیر، بایستی به نقطه راستینی برسیم که بتوان آنرا نقطه اوج همه این
پستی و بلندیها نامید؛ جایی که رژیمی آگاه، مدرن و پاسخگو خواستهای بر زمین مانده همه این نسلها را جواب گوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر