۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

مخالفتِ یک زن، به تنهایی، با قانون «حجاب اجباری»


روزی در ایالاتِ‌ متحدۀ آمریکا زنی سیاه‌پوست وارد اتوبوس سفیدپوستان شد و نشست تا اتوبوس حرکت کند. او می‌دانست که قانون، سوارشدنِِ سیاه‌پوستان به اتوبوس سفیدپوستان را ممنوع کرده است. اما او با این قانونِ غیرعقلانی عملأ مخالفت کرد.
او یک «مخالفِ قانون» بود، نه یک «مخالفِ قانونی».


همه ترسیدند. زن‌های سیاه‌پوست زودتر و بیشتر از بقیه ترسیدند. پلیس او را تهدید کرد که اگر از اتوبوس سفیدپوستان پیاده نشود، دستگیر شده و به زندان خواهد رفت. سفیدپوستان هم به نشانه اعتراض با این زن، از اتوبوس پیاده شدند.
اما آن زن، و تنها آن زن، به تنهایی، ایستاد، مقاومت کرد و قانونِ «تبعیضِ اجباری» بین سیاه و سفید را به چالش کشید و با آن مخالفت کرد. عملأ مخالفت کرد.


پنجاه سال بعد، در همان کشور، یک سیاه‌پوست رئیس جمهور کشور شد. این اتفاق فقط یک علت داشت: مخالفت و مقاومتِ همان زنِ سیاه‌پوست، به تنهایی.


**


تصویر: مخالفتِ یک زن، به تنهایی، با قانون «حجاب اجباری»، در میدان انقلاب، در دی‌ماه ۹۶.
در جامعه‌ای که اکثریتِ زنان و مردانش، در نقد این قانون، فقط سکوت کرده‌اند.
**
قانون‌های ناقص ولی نقدناپذیر را فقط همین افراد تغییر خواهند داد.  افرادی که به اندازه میلیون‌ها نفر ارزش دارند.


برگرفته از فیسبوک محسن خیمه دوز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر